سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و شهادت امام موسی کاظم علیه‌السلام

شاعر : محمد حسین رحیمیان
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
قالب شعر : مربع ترکیب

شکر آن ربی که نعمت داد بر ما اینچنین           با دعـای مـادر و لـطـف امیـرالمـؤمنین
شد تـمـام دلـخـوشی مـردم ایـران زمـین           سفره موسی بن جعـفـر، سفـره اُمُّ البنـین


بـارها دیـدیم ‌وقـتی کار غـم بـالا گرفت
دست
ما را روضۀ باب‌الحوائج‌ها گرفت

سهم ایران لطفِ موسای بنی‌الزهرا شده           مشهد و شیراز و قم سه کاظمین ما شده
تشنگی یعنی چه وقتی یـار ما دریا شده           هر در
بـسـته به روی مـردم مـا وا شده

غیر آقا از کـسی عـزت نمی‌خـواهیم ما
جز ولیعهدش،
ولی نعمت نمی‌خواهیم ما

چشم بد از این همه آقایی‌ات، آقا به دور           از فدک گو غاصبینش را بلرزان بین گور
سال ها تو استقامت کردی ای مرد غیور           آبروها بردی از اهل زر و تزویر و زور

هر چه گردد، عزّتت آقا دو چندان می‌شود
یوسف از دامان پاک خود به زندان می‌شود

غرق دنیایم خودت غرق هوالهو کن مرا           غیر عشقت فارغ از هر هیاهو کن مرا
کـن مـرا آزاد از من، بـنـده او کـن مـرا          
مثل آن بدکاره از این رو به آن رو کن مرا

نوکرت از دست رفت آقا کمک! آقا دخیل
حضرت موسا مسیحِ کـاظمینی‌ها دخـیل

حضرت موسای ما قعر سجون را طور کرد           کوه صبرش چشم فرعون زمان را کور کرد
او سـیـه‌چـال بلا را نـور فوق نـور کرد           خون دل‌ها خورد و از شیعه بلا را دور کرد

او بـدی‌ها دیـد اما با کـسی بـد تـا نکـرد
مرگ خود را خواست اما لب به نفرین وا نکرد

باز هم زنـجـیر با هـارون تبـانی می‌کند           بی‌قـرارت کـیـنـۀ سـنـدیِ جـانی می‌کـند
لال گـردد؛ بـاز دارد بـد دهـانی می‌کـند           یاس را سـیلی دوبـاره ارغـوانی می‌کند

بی‌هوا زد، بی‌هوا زد، بی‌هوا زد بی‌هوا
دم گرفتی زیر لب،
یا فاطمه، یا مجـتبی

تو چه دیدی که رمق رفت از نگاهت، آه آه           بوی زهـرا پُـر شده در قـتلگـاهت، آه آه
اشک خون ریزد لبت، از آه آهت، آه آه           با عـبا گـیـرد نـگـهـبان اشـتـباهت، آه آه

خوب شد معصومه جانت، نیمه جانی‌ات ندید
غرق زخم و غرق خون و قد کمانی‌ات ندید

بعد تو اینجا سر پیراهنت دعوا که نیست           جسم تو بر جسر بغداد است زیر پا که نیست
ساق مرضوضِ تو کارِ نعل مرکب‌ها که نیست           حرفی از آوارگیِ طفل بی‌ بابا که نیست

بعد تو سـیـلی جـوابِ دیـده گـریان نبـود
گوش شیطان کر، زنی بر ناقۀ عریان نبود

نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما با توجه به وجود ایراد روایی و تاریخی در مصرع اول بیت؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور رفع ایراد موجود و همچنین انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید؛ اینکه گفته می شود در آخرین باری که امام کاظم علیه‌السلام زندانی شدند چهارده سال طول کشید استناد روایی و تاریخی وجود ندارد بلکه تاریخ صحیح چهار سال است زیرا همانطور که در صفحات ۵۰۷ جلد ۲ اصول کافی و ص ۲۰۶ جلد ۴۸ بحارالانوار و ص ۱۵۳ ج ۳ منتهی الآمال هم آمده است هارون الرشید ملعون در سال ۱۷۹ هجری امام را دستگیر و از مدینه به بصره و سپس به بغداد تبعید و زندانی کرد و امام علیه‌السلام را در سال ۱۸۳ به شهادت رساند که مدت زندانی بودن چهار سال می شود! البته شاید بتوان گفت که مجموع زندان های متعددی که حضرت در ایام خلافت غاصبانه خلفای مختلف در مدت حیات پُر برکتشان رفتند چهارده سال بوده باشد که البته در این خصوص نیز تصریح تاریخی وجود ندارد. جهت اگاهی بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید



چهارده سال استقامت کردی ای شیر غیور           آبروها بردی از اهل زر و تزویر و زور